چله‌ی داستان | شب سیزدهم | نامه به یک گروگان

چله‌ی داستان شب سیزدهم‌ : نامه به یک گروگان . اگر هنوز مبارزه می‌کنم، کمی هم به خاطر تو است. به تو نیاز دارم تا به شکوفایی این لبخند یقین کنم. نیاز دارم برای زندگی کمکت کنم. می‌بینمت چه قدر ضعیف شده‌ای، چه اندازه مورد تهدید هستی، پنجاه سال عمرت را به دنبال خودت یدک می‌کشی تا یک روز دیگر زنده باشی. . تو که با تمام وجودت فرانسوی هستی، به طور مضاعف در خطر مرگ قرار داری. مفهوم جامعه‌ای را که دیگر اجازه‌ی مبارزه نمی‌دهد درک می‌کنم. . همگی‌مان مانند شاخه‌های یک درخت به فرانسه تعلق داریم. همان‌گونه که تو در گذشته به حقیقت من خدمت کرده‌ای، من هم به حقیقتی که به دنبالش هستی، خدمت خواهم کرد. وظیفه‌مان کمک کردن به شماست در آن جایی که اکنون هستید. یعنی آزادی‌تان را در این سرزمینی که ریشه دواندن در آن حق مسلم‌تان است به شما برگردانیم. . شما چهل میلیون گروگان هستید. حقیقت‌های نو همیشه در دخمه‌هایی که خفقان در آن حکم فرماست جان می‌گیرند: چهل میلیون گروگان در آن جا به حقیقت جدیدشان می‌اندیشند... www.instagram.com/p/B-U93HYgjg_/

2356 232

Suggested Podcasts

The Bourbon Life

Deanna Yates | Professional Organizer, Decluttering Coach, Wannabe Minimalist

StartEdUp Innovation, LLC

Vamsee

Areej lozi

Michaelian